خانه
329K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۳/۶/۵
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    داستان بسیار جالب و آموزنده گنجشک و آتش





    گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شدو برمی گشت !پرسیدند :چه می کنی ؟پاسخ داد :در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …




    گفتند :

    حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است

    و این آب فایده ای ندارد

    گفت :

    …شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،

    اما آن هنگام که خداوند می پرسد :

    زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟

    پاسخ میدم :

    هر آنچه از من بر می آمد !!!!!

    ویرایش شده توسط mona mona در تاریخ ۵/۶/۱۳۹۳   ۱۲:۰۳
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان