خانه
330K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۰:۲۶   ۱۳۹۳/۶/۱۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    داستان واقعی “انسانیت

    وسیله ای خریدم دوتا کارگر گرفتم برای حملش گفتن ۴۰ تومان من هم چونه زدم کردمش ۳۰ تومان

    رفتیم ساختمان و توی هوای گرم خرداد ماه وسیله ها رو بردیم بالا ، امدیم پایین و دست کردم جیبم سه تا ده تومانی دادم بهشون

    یکی از کارگر ده تومان خودش برداشت بیست تومان داد به اون یکی

    صداش کردم گفتم مگر شریک نیستید

    گفت چرا ولی اون عیالواره احتیاجش بیشتر از منه

    من هم برای این طبع بلندش دوباره ده تومان بهش دادم

    تشکر کرد دست کرد جیبش و دوباره پنج هزار تومان داد به اون یکی و رفتن

    داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتونستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم

    نه من و نه خیلی های دیگه که خیلی ادعای تحصیلات و با کلاسیمون میشه ؟؟
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان