خانه
330K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۰:۲۵   ۱۳۹۳/۶/۱۹
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    http://mihanblog.com/public/public/user_data/template/33/images/p2.gif) repeat-y">

    درس زندگي

     لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

    بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

    او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

    او لبخندی زد و گفت:

    وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،

    پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

    گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید ...


    ویرایش شده توسط mona mona در تاریخ ۱۹/۶/۱۳۹۳   ۱۰:۳۸
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان