خانه
331K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۱:۱۲   ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    درخت مشکلات🌲🌲🌲


    نجار یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد.😓 آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی 🍸به خانه‌اش دعوت کند. موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند،🏡 قبل از ورود، نجار چند دقیقه در سکوت جلوی درختی در باغچه ایستاد و بعد با دو دستش شاخه‌های درخت را گرفت🤔. چهره‌اش بی‌درنگ تغییر کرد. خوشحال و خندان وارد خانه شد😟. همسر و فرزندانش به استقبالش آمدند. برای فرزندانش با صبوری خاصی قصه گفت و بعد با دوستش به ایوان رفتند تا نوشیدنی بنوشند.🤗 از آنجا می‌توانستند همان درخت جلوی در خانه را ببینند. دوستش دیگر نتوانست جلوی کنجکاوی‌اش را بگیرد😶 و با کمی خجالت دلیل رفتار نجار را پرسید.🤔

    نجار گفت: «این درخت مشکلات من است. موقع کار مشکلات فراوانی پیش می‌آید. 😓اما این مشکلات مال من و کار من است و ربطی به همسر و فرزندانم ندارد.😶 وقتی به خانه می‌رسم مشکلاتم را به شاخه‌های آن درخت می‌آویزم. روز بعد وقتی می‌خواهم سر کار بروم دوباره آنها را از روی شاخه برمی‌دارم🙄. جالب‌ترین نکته در این کار این است که وقتی صبح به سراغ درخت می‌روم تا مشکلات روز قبل را بردارم، خیلی از مشکلات دیگر آنجا نیستند🤔 و بقیه هم خیلی سبکتر شده‌اند!»
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان