۲۳:۵۶ ۱۳۹۳/۷/۶
من یازده سال و خورده ای هست که ازدواج کردم و انصافا بزرگترین شانس من این بود که وارد خانواده خیلی خیلی خوبی شدم
مادر همسر من واقعا زن خوب و فهمیده ای هست و اونقدر که من باهاش راحتم با بعضی از اقوام نزدیک طایفه خودم راحت نیستم ....
خواهرای همسرم هم خیلی فهمیده ان و هیچ وقت هیچ کدومشون .. نه مادر و نه خواهراش سعی نکردن دخالتی در زندگی ما بکنن
...
میدونین به نظر من ریشه خیلی از مشکلات عروس و مادر شوهر فرهنگ غلط جامعه ماست ...تو جامعه ما جا افتاده اگه مادر خودت چیزی گفت خیر و صلاحت رو میخاد اما اگه مادر همسر بیچاره ات چیزی بگه داره دخالت میکنه ... ذهن خیلی از جوونهایی که دارن ازدواج میکنن رو شستشوی مغزی میدن که زیاد محلشون نذاری ها؟!! زیاد تحویلشون نگیری ها!!!
در صورتیکه این حرف بنیان روابط رو از بین میبره ...
ما یادنگرفتیم که قبول کنیم مادر همسر ما کسی هست که حداقل بیست و چند سال بچه اش رو بزرگ کرده و حالا دو دستی به ما سپرده..
ما یاد نگرفتیم که احترام به خانواده همسر یعنی احترام به خودت و همسرت