۰۱:۰۵ ۱۳۹۳/۷/۷
چن روز پيش تا تو تاکسي نشستم ديدم دوست بابام عقب تاکسي نشسته، به روي خودم نياوردم که ديدمش.
۵ دقيقه بعد اومد کرايه رو حساب کنه و گفت: آقا ۲ نفر حساب کنين لطفاً!
من بسي خجالت زده دستشو گرفتم و کلي باهاش کشتي گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنين! آخه اين چه کاريه و اين حرفا…
بعد اينکه پولو داد دوباره يک کرايه ديگه هم حساب کرد و گفت: اين هم مال اين آقا!
تازه فهميدم دفعه اول کرايه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!
يعني با آفتابه دوغ بخوري اينجوري خيت نشي جلو ملت.