خانه
2.86M

جـــــــــــــکـــــــ جــــــــــالــــــــب

  • ۱۰:۳۸   ۱۳۹۴/۱/۲۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    نوکر

    نوجوانی آمد اندر منزلی از بهر کار
    گفت خانم چیست نامت؟ گفت اسمم اکبر است

    گفت در اینجا اگر خواهی شوی مشغول کار
    از زبان باید تو باشی لال و گوشانت کر است

    گفت روی چشم، هر امری که تا صادر شود
    من اطاعت می کنم از هر که این جا سرور است

    گفت خانم هر چه اینجا بشنوی از نیک و بد
    گوش هایت یک بود دیوار و آن دیگر در است

    هر غذایی را که خوردی خام و پخته تند و شور
    حق نداری تا بگویی کاین بد و کان بدتر است

    گر زدم یک لنگه کفشی بر سرت از روی خشم
    نوش جان کن، باش ساکت کاین روال نوکر است

    نوجوان با خنده از منزل برون گردید و گفت
    این که می خواهی تو نوکر نیست، نامش شوهر است!
    پیشاپیش روز مرد مبارك(laugh)(laugh)(laugh)
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان