۱۷:۰۸ ۱۳۹۲/۶/۱۲
Eliچهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3776 |4308 پست
در زمان حضرت عیسی شخصی مادری داشت که سیصدسال از عمرش گذشته بود ، هر وقت می خواست او را به جایی ببرد ، وی را در زنبیلی میگذاشت.
روزی حضرت عیسی بر او عبور کرد و فرمود این کیست؟ :
گفت ؟ مادر من است.
حضرت فرمود : او را شوهر بده.
گفت : پیر است .
پیرزن تا این جمله را شنید دست از زنبیل بیرون کرد و بر فرق پسر زد و گفت : ای بی شرم! تکذیب می کنی قول پیغمبر را ، تو بهتر می دانی یا پیغمبر خدا!؟