خانه
84.2K

سلام عزیزم

  • ۱۲:۱۸   ۱۳۹۱/۱۲/۸
    avatar
    یک ستاره ⋆|336 |1067 پست
    یشیم که رویه ش رو تغییر داده می خواد با آرامش چتار رو کم کم مال خودش کنه . توپراک و چنار با هم رفتن خونشون(چنار پیش یشیم بود) . قرار شد شب با هم برن بیرون شام بخورن. همون موقع یشیم زنگ زد به چنار گفت می خوام واسه بچه پرستار انتخاب کنم تو هم بیا . خلاصه اینکه چنار رفت پیش یشیم و هر پرستاری که میومد به یه بهانه ردش میکرد و چنار رو تا عصر پیش خودش نگه داشت . توی این فاصله توپراک موهاشو بیگودی کرده بود داشت طبق معمول لباسای زشتش رو می پوشید که مادر شوهرش اومد بهش گفت یه کم بیشتر به خودت برس و لباسای خوشکل تر بپوش و حریفت که یشیم باشه خیلی حریف سختیه . توپراک هم رفت آرایشگاه آرایش و مدل موشو مناسب کرد و لباس خوشکل پوشید و چنار وقتی دیدش کلی تعجب کرد و با هم رفتن بیرون. راستی ریحان هم داشت میرفت پیش اون وکیله که تازه دوس پسرش شده که شوهرش تعقیبش کردو......تموم شد
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان