خانه
2.87K

اندر حکایت بوجود آمدن ضرب المثل ها

  • ۱۰:۴۹   ۱۳۹۴/۲/۱
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    دو ستاره ⋆⋆|2582 |2251 پست
    از اين ستون تا آن ستون فرجي است
    حاکمي بي گناهي را به اتهام اينکه مرتکب قتل شده است محکوم به اعدام کرد و جلاد را مامور بريدن سر آن بيچاره نمود.جلاد او را به قتلگاه برد و به ستوني بست تا سر از تنش جدا کند .بيچاره در برابر جلاد شروع به گريه و زاري کرد و از او درخواست نمود که وي را باز کند و به ستون مقابل ببندد،دل جلاد به حال او سوخت خواهشش را پذيرفت و او را باز کرد و از اين ستون به ستون مقابل بست.اتفاقا آن روز پادشاه از آن ميدان عبور ميکرد که ديد جمعيت زيادي آنجا جمع شده اند.علت اجتماع را پرسيد،چون از ماجرا آگاهي يافت دستور داد آن مرد را پيش او برند.مرد بيچاره توانست در حضور سلطان بي گناهي خود را ثابت کرده و از مرگ نجات پيدا کند.
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان