تینا۱۳۹۳ :
یه چی میگم نخندیدا

بابای من که خدارحمتش کنه تا میرسید خونه تشت ویه پارچ آب میاوردیم دستاشو پاهاشو خودش که نه ،،،ما میشستیم یه ابر قدرتی بود واسه خودش

ولی کاش بود تا من بازم پاهاشو میشستم


خدا پدر گلتو رحمت کنه عزیزم...پدرو مادرا عزیزترین اینا و اونایی هستن که تو دنیا وجود دارن