عاشقانه هاي يك شوهر شكمو:
كتلتت اى بلا مرا كشته
املتت دلبرا مرا كشته
آش هايت اگر چه باحالند
طعم آن قيمه ها مرا كشته
اين سوالت كه ظهر چى بپزم
مرغ ، ماهيچه يا.... مرا كشته
اين كه تا از اداره مى آيم
چيده اى سفره را مرا كشته
از سر سفره هم صدا زدنت
كه كجايى بيا مرا كشته
بوى سوپت كه مى كند مدهوش
مى برد در كما مرا كشته
بد گرفتار قرمه سبزيتم
مثل لازانيا مرا كشته
دست هايت كه با هنرمندى
مى پزد پيتزا مرا كشته
استرس هاى ناب ودلسوزيت
كه نسوزد غذا مرا كشته
من اگر پاى سفره جان بدهم
دیس لوبیا پلوت مرا کشته
تقدیم به خانمهای هنرمند و کدبانو