خلاصه قسمت هفتاد و یک سریال گوزل
اوزجان با زنی ک قراره بشه مثلا زنش و تو دادگاه نقش زن اوزجانو بازی کنه داره عکس میگیره عکاس ب اوزجان میگه زانو بزن جلوی زنت ک اوزجان عصبی میشه و میگه نمیخوام این اغراق آمیزه جاندان میگه اوزجان تو ی مردی هستی ک دیوانه وار عاشق نامزدت هستی و میخوای ازدواج کنی.
جاندان عکسارو میده ب اوزجان میگه عکسارو بین دوستات پخش کن و بهشون مژده بده ک میخوای ازدواج کنی اینجوری تو دادگاه تابلو نمیشه.
نزاکت ب کریمان دستور میده که چایی بیار و سرش داد میزنه ک کریمان میگه تو خونه خودمم مث زندون رفتار میکنی.
ایسو میره پیش گوزل و درحال حرف زدن هستن که دوتااراذل پیداشون میشه و تمام وسایل رو میشکنن تااینکه اوزجان میاد و مثلا نقش قهرمان رو بازی میکنه و اراذل از اوزجان میترسن و میرن ک اوزجان میگه ازاین ب بعد چشمم همیشه به اینجاست مراقبتون هستم و میره.
ایسو هم دلش میسوزه و میره دنبالش و میبینه ک اوزجان درحال پول دادن ب اراذله ومیگه فقط این اطراف زیاد آفتابی نشین مثلا خیلی ازمن ترسیدین انگین با اشاره ب اوزجان میفهمونه که ایسو اومده و ایسو میگه تو چطور ادمی هستی ک اوزجان انکار میکنه ک ایسو میگه چی رو انکار میکنی دیدم ک چ ادم نفرت انگیزی هستی و میره و اوزجان میره دنبالش تااینکه میرسن ب مغازه گوزل و باگریه میگه مامان این گفته اینکار هارو بکنن وقتی داشت بهشون پول میداد دیدم و ایسو میره.
اوزجان میگه گوزل من این کارو بخاطرایسو کردم ک گوزل میگه یعنی چی برو ایینه خودت رو ببین خجالت بکش دیگه میخوای بری المان برو هرجا که میخوای برو.
ایسو ب جهان میگه بابا چطور به من نگفتی اوزجان برای گرفتنه من شکایت کرده ک جهان میگه نخواستم ناراحتت کنم ک ایسو میگه داره سعی میکنه منو از تو و مامانم جدا کنه بنظرم این موضوع خیلی جدیه ک جهان میگه نه خیلی هم مسخره س چون تو دختر منی.
جهان ب گوزل میگه چرا ولگردها میان تو مغازت اشوب ب پا میکنن ب من نمیگی ک گوزل میگه حق با توئه اما ب پلیس زنگ زدیم فکرکردیم میتونیم حلش کنیم ک جهان میگه اگ اتفاقای بدی میفتاد چی؟چرا همش دوس داری همه چی رو خودت حل کنی من دارم سعی میکنم ازتون محافظت کنم قصددیگه ای ندارم.
اوزجان مسته و با یه نفردعواش میشه.
ایسو ب جهان میگه منم میام دادگاه ک جهان میگه نه.
ی دسته گل واس گوزل میاد ک توش نوشته منتظرمیمونم و جهان ناراحت میشه.
کار کار سوئات دوست راحمیه.