نشد نشد نگم…
چقدر یک کار خوب و فاخر می تواند باعث سربلندی باشد، حتی اگر در تولید آن شریک نباشیم.
همین قدر که معلوم می شود هنرمندان این مرز و بوم می توانند اثری خلق کنند که بیننده را وادارد بی صبرانه منتظر قسمت بعدی آن شود و هنگام تماشا لحظه ای چشم از صفحه تلویزیون برندارد، نپندارد که شنیدن کفایت می کند و نیازی به دیدن نیست، مهم تر از همه بیننده دریابد که به شعورش احترام گذاشته اند. یعنی اینجا در ایران، هنوز هم علیرغم اعمال کج سلیقگی ها و نگرانی های بی دلیل می شود با رعایت تمام موازین، آثاری خلق شود شایسته و دیدنی.
چقدر باعث سربلندی است که می توانیم سریال شهرزاد را از شبکه خانگی ببینیم که اگر تولید سیما بود هرگز بدین فاخری ساخته نمی شد و ما از دیدن یک سریال خوب به سادگی محروم می شدیم. در تمام کارهای نغمه ثمینی جریان درست زندگی ایرانی و شخصیت پردازی های واقعی را دیده ایم، حالا همکاری او با حسن فتحی – که همچون رهبر ارکستری حاذق تمام سازهای کوک و همنواز را به هنرنمایی وا می دارد- سریال شهرزاد را خلق می کند.
نمی شود بازی های خوب سریال را نادیده گرفت. نمی توانم نام نبرم از ترانه علیدوستی که هر لحظه را زندگی کرده، شهاب حسینی که شهابی دیگر است، علی نصیریان که می درخشد، بازی صادقانه محمود پاک نیت، مهدی سلطانی که حضورش جلوه ای دیگر به نقش داده است، فریبا متخصص، نسیم ادبی، مصطفی زمانی که معلوم می شود استعداد درخشانی است، همه و همه نقش آفرینان… انتخاب اشعار، موسیقی، خوانندگان، طراحی خوب صحنه که به همه جزییات هم دقت کرده، لباسهای خوب و زیبا، گریم ها درست به اندازه و تمیز.
اما باورکنید به عنوان کسی که سی سال دوربین و پشت دوربین را تجربه کرده خوب می دانم که اینها امکان پذیر نمی شد اگر کارگردان یک سر و گردن بلندتر نبود تا به همه چیز احاطه کامل و دقیق داشته باشد و بداند چه می خواهد تا همه بتوانند آنچه را که می دانند و می توانند عرضه کنند. شخصیت ها منطقی نبودند و قصه روایتی درست را پیش نمی برد. اگر نویسندگان به کارشان آگاه نبودند و رهبری حسن فتحی راه به جایی نمی برد اگر تهیه کننده درک درستی از کار هنری نداشت.
همکاران عزیزم در سریال شهرزاد، ممنون از شما که هستید، ممنون از شما که ما را در لذت خود شریک کردید. دستمریزاد.
پ.ن: همراهان من در این خانه مجازی فقط می خواستم شما را با احساسم شریک کنم.