۱۳:۴۵ ۱۳۹۴/۹/۸
با غزل نگاه تو، باغ ترانه میشوم
مست بهارِ تازه چون، یاس شبانه میشوم
می شکُفم چو غنچه ای زان همه جاودانگی
در ورق خیال خود، شاهِ زمانه میشوم
از دو جهان رها شوم همچو پرنده از قفس
تا که به شهر چشم تو، صاحبِ خانه میشوم
نبض هزار پنجره، در رگِ آرزوی من
می تپد و بسوی تو، باز روانه میشوم
با سخن نگاه تو، خوش غزلی بپرورم
مژده که بعد از این غزل، ربّ یگانه میشوم.