۱۰:۲۷ ۱۳۹۴/۹/۹
میشود با چشم تو ......تا آخر آغاز رفت
روی شهبال غزل.... تا قله ی پرواز رفت
میشود آری سحر دربستراندیشه خفت
خواب را دوری زد و تا اوج هر اعجاز رفت
ماه من ..حالا ردیفم پس بیا قافیه باش
میشود باشعر حافظ تا خود شیراز رفت
سازدل خاموش شددمسازشو باسازما
شورو حال و ناز هم با نغمه تا آواز رفت
دفتر گل در گلستان از حضورت باز شد
بازِ بختم باز آمد .عشق پر زد ..باز رفت
خاطر لیلای ما را .غصه ی مجنون نبود
در طریق عاشقی ...باید بدون نازرفت