خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۳:۱۹   ۱۳۹۴/۹/۹
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    بی تو به جان رسیده ام ، حال مرا نظاره کن
    کار ز دست مــی رود ، نبض مرا شماره کن

    ای تومسیح خستگان! راحتِ روح وجان جان
    گرکه شفا نمی دهی ، مـــرگ مرا نظاره کن

    زهرفراق خورده را ، شربتِ وصل هم بده
    چون شده ای طبیب من،دردببین وچاره کن

    پلک به هـــم نمی زند ، چشم امیدواری ام
    منتـــظرعنـــایتـــــم ، جانب من اشاره کن

    ای توسپیده ی سحر ، سینه ی شام را بدر
    خیمــه ی سبزچرخ را ، قتلگه ستاره کن

    آبِ حیاتِ من تویی ،کشته ومرده ی توام
    چون به رهت فداشوم،جان به تنم دوباره کن

    نــالــه ی سینه سوزمن ، هیچ اثرنمی کند
    از دَم گــــرم همّـتی همرهِ این شراره کن

    چشـــم خمـــارکن ، ولی جام نگاه پُربده
    عاشق سربه راه را،رندِ شرابخواره کن

    من نه به اختیارخود،پای زجمع می کشم
    غیرتِ عشق گویدم کزهمه کس کناره کن

    ای که زتربیت کنی لعل وعقیق،سنگ را
    اشک چوگوهرمرا ، لایق گوشواره کن

    چون رهِ عشق می روی،یکدله بایدت شدن
    راه اگردهد دلت ، پشت به استخاره کن

    تن چه دهی به پیرهن،ای دل ناصبورمن؟
    دوست ز راه می رسد،جامه زشوق پاره کن

    محمد قهرمان
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان