خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۹:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مست خنديدي و دنيا را به آه انداختي
    شاعران را در تكاپوي گناه انداختي

    ارتش سرخت خيابان دلم را فتح كرد
    اخرش جنگ جهاني را براه انداختي

    شال قرمز بر سرت، چشمان سبزت بيقرار
    اي زليخا يوسفت را توي چاه انداختي

    شكل دانشجوي ترمِ اوّلي عاشق شدم
    با تمسخر سوي من وقتي نگاه انداختي

    بركه ها با صورتت هر شب تباني ميكنند
    از همان شب كه نگاهي هم به ماه انداختي

    اين خيابان بعد تو نام تورا بر خود گذاشت
    عابران را مدتي در اشتباه انداختي

    زير خط فقر عشقت دست و پا ميزد دلم
    امدي قلب مرا فكر رفاه انداختي

    مثل صيد خسته بالم را شكستي بعد از ان
    اسمان را ياد مرغ بي پناه انداختي
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان