خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۲:۲۴   ۱۳۹۴/۹/۱۰
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    میگفت که عاشق شده- انکار نمیکرد

    با من که شبیه همه رفتار نمیکرد

    آن گونه که او سنگ به روی سر من ریخت !

    با رهگذری خسته که دیوار نمیکرد

    از شدت این حادثه فریاد... ولی نه-

    دیگر لب من رحم به سیگار نمیکرد

    تا بودم و او بود و غزل بود- همیشه

    میگفت که با غیر من افطار نمیکرد

    من مجرم و او قاضی و یک حکم پریشان

    آن گونه مرا کشت که یک دار نمیکرد

    دور سرم ای خوب حصاری که کشیدی

    با کاغذ خط خورده که پرگار نمیکرد

    چشمان پر از غربت سردم – تو که دیدی

    یک ثانیه با غیر تو دیدار نمیکرد

    می دانم و این جمله برایم پر معناست :

    عاشق که به معشوق خود آزار نمیکرد

    پس میروم از صفحه ی احساس تو بیرون

    مردی که بجز نام تو تکرار نمیکرد!

    امید صباغ نو
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان