۱۲:۲۸ ۱۳۹۴/۹/۱۰
ای که با ما چشم تو ، ... دیگر دمی ، دم ساز نیست !
راز دل با ما بگو ! ، ... " مَحرَم " سزای راز نیست ؟
ای قناری ، از رفیقان دلخوری ؟ ، ... یا خسته ای؟
یا درون بالهایت ، ... نیت پرواز نیست ؟
ای که غافل گشته ای از خانه و ... از راه ما ،
راه را گم کرده ای ؟ .... یا خانه ام ، دل باز نیست ؟
آنقَدَر دیر آمدی ، ... آواز هم در سینه مُرد !
دیگر اینجا هیچکس ، ... مشتاق آن آواز نیست
از چه رو آشفته ای ، مه پاره ! ... دستم را ببین
دست هایم ، ... لایق آن گونه های ناز نیست ؟
این هوا را ، ... گریه ها را ، ... بعد مرگم ، یاد کن
در هوایم ، گریه کم کن ! ... فرصت آغاز نیست
جز غم و اندوه و اشک و ... ناله و تشویش و آه
یادگاری ، ... مانده از ، آن دلبر طناز نیست