۱۵:۳۵ ۱۳۹۴/۹/۱۰
دیدنش از خواب تنهایی مرا بیدار کرد
دیدمش! یک بار دیگر دل هوای یار کرد
مرده ام در برزخ تردید ها اما هنوز
می شود با بوسه ای روح مرا احضار کرد
هر یک از ما دست کم یک بار عاشق بوده ایم
می توان با هم خطای کهنه را تکرار کرد!
درد خاکستر نشینی داغ روی دست ماست
گاه باید گفت و گو با آتش سیگار کرد
بار دیگر با خیانت اعتمادم را گرفت
عشق... ما را باز از عاشق شدن بیزار کرد...!