۱۷:۰۳ ۱۳۹۴/۱۰/۱۷
وای اگه روزی چشم من تو رو زیارت نکنه
اگه به آرامش، منو چشم تو دعوت نکنه
می شه مگه دلواپسی دمی رها کنه منو
یا که دلم حتی به تنپوشت حسادت نکنه
واسه دنیای تار من روشنی آورد عشق تو
برف امید بر کوی آرزوم گسترد عشق تو
بارون شادی اومد و غبار غصه هامو شست
یه دنیا رویای قشنگ برام پرود عشق تو
آشفتگی هامو بگیر تو ای آرامش وجود
یاد دمی که چشم تو قلبمو از سینه ربود
چشمای تو داده به من حس قشنگ عاشقی
توو برزخم پنجره ای به رویم از بهشت گشود
نبودنت دلواپسی انداخته توو دنیای من
خوابو ربوده از چشام بازم شده بلای من
قشنگ ترین حادثه ی دنیای من دید نته
خیره شده به انتظار تو به در چشمای من