۱۶:۳۰ ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
از عشق تو گفتن، شده کارم چو عبادت
می میرَم از این عشق تو،، جانم به فدایت،،
چون یاد تو باشد،، مِی و مَستی چه نیاز است؟
حالم تو ببین، ای دل و جانم به فدایت،،
از گلشن تو مَستَم و از غم خبری نیست!
بی باده خوشم، روح و روانم به فدایت،،
من بنده ی عشقم،، تو شدی شاه ولایت!
قربان قدت این دل و جانم به فدایت،،
غیر از تو کسی با دل من نیست، ولیکن،،
قلبت شده سلطان دلم💓 ای به فدایت،،❤️❤️