خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۵۲   ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    خار خندید و به گل گفت سلام
    و جوابی نشنید
    خار رنجید ولی هیچ نگفت
    ساعتی چند گذشت
    گل چه زیبا شده بود
    دست بی رحمی نزدیک آمد،
    گل سراسیمه ز وحشت افسرد
    لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید
    صبح فردا که رسید
    خار با شبنمی از خواب پرید
    گل صميمانه به او گفت سلام...

    گل اگر خار نداشت
    دل اگر بی غم بود
    اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود،
    زندگی،
    عشق،
    اسارت،
    قهر و آشتی،
    همه بی معنا بود . . . .

    (فریدون مشیری)
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان