خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۵۳   ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    بزن بر شانه من

    که من مردم

    همیشه استوارم

    بزن باران

    بزن بر دستهای خالی من

    بزن خیسم کن از تنهایی من

    بزن بر دستهای بی کس من

    بزن بر صورت غمدیده من

    بزن باران

    بزن بارانی ام کن

    بزن باران

    بزن دیوانه ام کن

    بزن خاکم کن

    آبم کن

    ترم کن

    بزن باران

    بزن بر گونه های اشکبارم

    بزن بر چشمهای غمگسارم

    بزن باران

    بزن لیلای من رفت

    بزن باران

    بزن شیدای من رفت

    بزن باران

    بزن همتای من رفت

    بزن باران

    بزن ویرانه ام کن

    خرابم کن

    سرابم کن

    بزن افسانه ام کن

    مرا از دست این ماتم رها کن

    بزن باران

    بزن تا تازه گردد

    غم تنهایی و تنهایی من

    بزن باران

    بزن بر سقف خانه

    بزن بر در

    بزن بر شیشه

    بر سر

    بزن تا خانه مان ویرانه گردد

    بزن تا شمعمان پروانه گردد

    بزن تا قصه مان افسانه گردد

    بزن باران

    بزن بر کوچه دل

    بزن تا دل دل دیوانه گردد

    بزن تا مرگ را همخانه گردد

    بزن تا عشق را مستانه گردد

    بزن باران

    بزن فصل جدایی است

    بزن باران

    بزن آن آشنا رفت

    بزن باران

    بزن اکنون

    که اکنون فصل مرگ است

    بزن بر سنگ سخت سینه من

    بزن تا آب گردد کینه من

    بزن بر مرگزار سینه من

    بزن بر شاخه اندیشه من

    بزن من تیره ام

    پاکم کن از درد

    بزن باران

    بزن بر غصه من

    بزن بر ریشه اندیشه من

    بزن سبزم کن از بیرنگی خود

    زن پاکم کن از یکرنگی خود

    بزن بر من

    که من صد رنگ بودم

    بزن پاکم کن از صد رنگ بودن

    بزن باران

    بزن وقت جنون است

    بزن چشمان من دریای خون است

    بزن باران

    بزن مجنون منم من

    بزن باران

    بزن افسون منم من

    بزن تا حد آخر

    بزن ، این قصه آغازی ندارد

    بزن ، این غصه پایانی ندارد

    منم قصه

    منم غصه

    منم درد

    بزن باران

    بزن بر زخم هایم

    که زخمم هیچ درمانی ندارد

    بزن باران

    بزن بر بی کسی ها

    که مجنون دلم لیلا ندارد

    بزن باران

    که کوه بیستونم

    نشان از صورت شیرین ندارد
    اگر فرهاد بودم
    تای من کو؟

    اگر تنها شدم

    همتای من کو؟

    بزن باران

    بزن همتا ندارم

    بزن مجنون منم

    لیلا ندارم

    بزن فرهاد من از کوه افتاد

    یگانه عشق من از عشق افتاد

    بزن باران

    نه تا دارم

    نه همتا

    بزن تنها شدم

    تنهای تنها

    بزن باران

    که من تنها ترینم

    تمام غصه ها را من قرینم

    بزن باران

    خلاصم کن از این درد

    خلاصم کن از این دلواپسی ها

    شب تنهایی و این بی کسی ها

    بزن باران

    بزن من بی قرارم

    من از نامردمی ها بی غبارم

    شرابم خالصم

    آبم زلالم

    بزن باران

    بزن تا گل بروید

    بزن تا سنگ هم از عشق گوید

    بزن تا از زمین خورشید روید

    بزن تا آسمان تفسیر گردد

    بزن تا خوابها تعبیر گردد

    بزن تا قصه دلتنگی ما

    رفیع قله تدبیر گردد

    بزن باران

    بزن بر جویباران

    بزن تا سیر گردد کوهساران

    بزن باران

    بزن تا بی قراری سر بگیرم

    بزن تا عشق را در دست گیرم

    بزن باران

    بزن مجنون ندیدی ؟

    بزن باران

    بزن مجنون ترم کن

    بزن از عشق هم افزونترم کن

    بزن تا پر بگیرم تا دل ابر

    بزن تا آسمانها را ببوسم

    بزن تا کهکشانها را بگیرم

    بزن باران

    بزن تا عشق باقی است

    بزن تا عشق را در بر بگیرم

    بزن باران

    بزن دست خودم نیست

    بزن باران

    بزن دست دلم نیست

    زن باران

    بزن دست تو هم نیست

    بزن تا بوی محبوبم بیاید

    بزن تا از نگاه عاشق من

    بزن تا جویبار خون بیاید

    بزن باران

    خجالت می کشی باز؟

    بزن، اینجا کسی فکر کسی نیست

    بزن تا سیلی از ماتم ببارم

    بزن تا از غم عشقم بمیرم

    بزن باران

    بزن تا صبح فردا

    بزن تا آفتاب روشنی ها

    بزن باران

    شب است و تیرگی ها

    بزن تا تیرگی ها پاک گردد

    بزن تا این یخ تردید ها هم

    از این باریدن تو آب گردد

    بزن باران

    بزن شب بس دراز است

    بزن صبح ظفر گویی به راه است

    بزن باران

    اسیر این شبم من

    مرا از این شب تیره رها کن

    بزن باران

    بزن تا باز گردد

    یگانه تا و همتای من از شب

    بزن باران

    بزن تا از سر درد

    همان لیلا که گم شد در دل شب

    دوباره باز گردد در دل من

    بزن باران

    مکن چشم انتظارم

    بیاور بویی از محبوب و یارم

    بزن باران

    بزن دیوانه ام کن

    از این چشم انتظاریها رها کن

    بزن باران

    بزن شاید بیاید

    بزن شاید که همتایم بیاید
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان