خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۰:۵۵   ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    یار آمد و من طاقت دیدار ندارم
    از خود گله‌ای دارم و از یار ندارم

    شادم که غم یار ، ز خود بی‌خبرم کرد
    باری ، خبر از طعنه ی اغیار ندارم

    گفتم چو بیایی غم خود با تو کنم شرح
    اما چه کنم ؟ طاقت گفتار ندارم

    لطف تو بود اندک و اندوه تو بسیار
    من خود گله ی اندک و بسیار ندارم

    گو خلق بدانند که من رندم و رسوا
    از رندی و بدنامی خود عار ندارم

    بی‌قیدم و از کار جهان فارغ مطلق
    کس با من و من هم به کسی کار ندارم

    حال من دلخسته خرابست
    آزرده دلی دارم و غم‌خوار ندارم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان