۱۱:۵۰ ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آخ آمدی؟ باور کنم ؟ ای من فدای تو
وا شد یخ چشم انتظاری در هوای تو
رقصید صدها خاطره در عمق جان من
وقتی طنین انداخت در گوشم صدای تو
با بغض نزدیک آمدی گفتی چرا؟ ای وای...
ای من به قربان تو و لحن "چرا"ی تو
لعنت به این سنگ لحد ! لعنت به این آوار !
خیلی دلم میخواست برخیزم برای تو
قربان چشمانت شوم دیگر نکن گریه...
قبرم جهنم میشود با اشکهای تو...