۲۲:۲۵ ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
از بهشت آمده ام، میل جهنم دارم
منِ سرمازده آغوش تو را کم دارم
رسمِ بخشیدنِ فردوس به گندم زاری!
یادگار از پدرم حضرت آدم دارم
من که بی لشگر و بی تخت و کلاه آمده ام
فکر تسخیرِ مغولْ گونه ی عالم دارم
تا تو و شهر شما، عشق فقط کافی نیست!
من در این معرکه جز عشق، خدا هم دارم
از صدای قدمت شهر به هم می ریزد
رقص پا کن، هوس زلزله ی بم دارم
گر چه محروم شدن قاعده ی تحریم است
من ولی بر لب تو حق مسلم دارم