خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۲۵   ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    خیام ،بوی عشق دهد خاک کوی تو
    امشب ز باده مست ترم کرده بوی تو

    امشب به باده خانه‏ی عالم رسیده‏ام‏
    بیهوده منت از می و مینا کشیده‏ام‏

    آری چو بخت رهبرم آمد به سوی تو
    بس بود بهر مستی من خاک کوی تو

    عمری اگرچه باده خوری بوده کار من‏
    هرگز نگشته مست دل غمگسار من‏

    امشب ز جای خیز که مهمان رسیده است‏
    از ره عمادِ مست و غزل خوان رسیده است‏

    با یک سری که شور قیامت در آن بود
    با یک دلی که دشمن دیرین جان بود

    با حالتی خراب‏تر از کار روزگار
    افتاد مست یکه و تنها بر این مزار

    کامشب ندانم ای بت زیبا چه می‏کنی
    ما بی‏تو خون خوریم تو بی‏ما چه می‏کنی

    جان یافته است،خاطره‏ها در برابرم‏
    و ز اشک خود ز هر شبه با آبروترم‏

    ای دل اگر ز یاد رود خاطرات ما
    آسان شود ز محبس حسرت نجات ما

    برخیز با عماد دمی هم‏پیاله شو
    و ز سیر و گشت مبهم گردون بناله شو

    من یک غزل بخوانم ار آن عاشقانه‏ها
    تو یک ترانه سرکنی از آن ترانه‏ها

    گاه از گلوی شیشه برآریم ناله‏یی‏
    گاهی کشیم ناله و گاهی پیاله‏یی‏

    باهم نوای عشق و جنون ساز می‏کنیم‏
    می می‏خوریم و مشت فلک باز می‏کنیم‏

    آن‏قدر در میان قفس داد می‏زنیم
    کاتش به آشیانه‏ی صیاد می‏زنیم
    —------------------------------------------------------------------------------------------------
    خیام من بخواب که من هم بر آن سرم‏
    کز این قفس به گلشن آزادگان پرم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان