۲۳:۴۴ ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
تراشیدی بلور مرمرت را اینهمه زیبا
شراب آلود کردی پیکرت را اینهمه زیبا
چه شیرین شهد میریزد از اندام سمرقندت
که باور میکند شور و شرت را اینهمه زیبا؟
نیازی نیست خونم را بریزی، من که تسلیمم
نکن ابروی تیز خنجرت را اینهمه زیبا
به مژگان سیاهت رخنه کردی در دل حافظ
نکش هی سرمه چشم بربرت را اینهمه زیبا
پریشان مو ! سپهسالار ! اشغال کجا مانده؟
که می تازی به توفان لشکرت را اینهمه زیبا
قیامت کرده ای تا مرده ها از گور برخیزند
ببینند آفتاب محشرت را اینهمه زیبا
خودت دیگر چه هستی در دل تاریخ، وقتی عشق
زده نقش نگهبان درت را اینهمه زیبا
اگر یوسف بیاید هم ترنج از دست نشناسد
ببیند چون که روی دلبرت را اینهمه زیبا
جهان سرشار از عشق است با هر شعری از شهراد
که تو آذین ببندی دفترت را اینهمه زیبا
#شهراد_میدری