خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۵۰   ۱۳۹۴/۱۱/۱۶
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    صلیبی در نگاهت دیده ام با جان تبدارم
    که عیسی هم حسادت کرده بر زیباییِ دارم!

    اگر قسمت نشد خود را بیاویزم به چشمانت
    به شمشیر نگاهت میکشی خاتون تاتارم

    تمام شام های بیقراری را دعا کردم
    شب من نورباران شد به ذکر دوستت دارم

    به عشق سلطنت بر چشمهایت آمدم، اما
    هزاران وقفه افتاد از هزاران جنگ در کارم

    تجسّم کن مرا وقتی دلت یک لحظه میگیرد
    تصوّر کن چه حالی در پسِ این لحظه ها دارم

    نمی بینی مرا انگار، در چشمت نمی آیم
    نمیخواهم ولی یک لحظه از تو چشم بردارم

    جهانی را به آتش می کشی با سوزآه من
    منی که بر تن یک شاخه گل هم نیست آزارم

    مرا دریاب در این لحظه های بی سرانجامی
    نخو😔😔😔😔😔✋
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان