خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۸:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    هنگام روز
    کجا می روی
    در خانه بمان
    غمگینم
    گیلاس ها بر درختان نشسته اند
    پرنده از تنهایی
    پر نمی زند
    هراس دارد
    من
    همواره در روز
    زخم قلبم را به تو
    نشان می دهم
    در خانه بمان
    آوازها
    از خانه دور است
    یک ستاره
    هنوز در آسمان
    مانده است
    شب می شود
    گلهای سرخ
    در شب
    در باغچه دیده نمی شوند
    در باغچه یادبود تو است
    کنار این بوته های گل
    سرخ
    می خواستی بمیری
    مردی
    به تو بانگ زدیم
    تو را صدا کردیم
    تو مرده بودی
    یار من
    لحظه ای در بهشت
    دوام آور
    شب تمام می شود
    کلید خانه را
    گم کرده بودیم
    در کوچه ماندیم
    در کنار خانه
    علف ها روییده بود
    اما چه سود
    سایه نداشتند
    زاده شدم
    که لباس نو بپوشم
    جمعه ها تعطیل باشد
    در تابستان
    آب سرد بنوشم
    عشق را باور کنم
    کلمات مرا به ستوه نمی آورد
    انگشتانم
    در میان برگهای درختان
    تسلیم روز می شوم
    لباسها بر تنم
    کهنه است
    من
    در تابستان آب گرم
    می نوشم
    هنوز تشنه ام




    #احمدرضا_احمدی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان