۱۴:۲۳ ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
قسم خوردم به چشمان تو هرگز دل نمیبندم
كمك كرده غرورت تا بمانم پای سوگندم
نبوده بین ما حتى نگاهی و همین یعنی
به قانون حیای عشق پابندی و پابندم
میان عشق و اشك از روزهای دور پیوندیست
پر از اشك است چشم من كه لبخند خداوندم
چه بیچون و چرا دستت سپردم اختیارم را
منی كه سخت استدلالی و لجباز و یك دندهم
دل من با خیال وصل تو آرام میگیرد
تو اقیانوس آرامی و من غوغای اروندم
كنارت كشفهای تازهای از عشق خواهم داشت
تو یك مضمون بكر و نابی و من یك هنرمندم
تو مجنون باش اما بین من فرق است با لیلی
نخواهد بود سهم هیچكس غیر از تو لبخندم
بشری_صاحبی