خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۴:۲۳   ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    چیزی نگو، دزدانه و شیرین تماشا کن
    بنشین و مثل دختری سنگین تماشا کن

    یک کاروان خیس ابریشم همین حالا
    از زیر چشم ام رفت سمت چین، تماشا کن!

    بر شانه ات نگذاشتم سر، با خودم گفتم:
    آن قله ها را از همین پایین تماشا کن

    آن آبشاری را که از قوس کمرگاهش
    جاری ست نافرمان و بی تمکین تماشا کن

    مرد خدا را هر اذان صبح در کافه
    ای چشم های کافرِ بی دین! تماشا کن

    «من مانده ام مهجور از او، بیچاره و رنجور...»
    من قرن ها رنج ام در این تضمین تماشا کن

    چون بشکنم عکس تو در هر تکه ام پیداست
    باور نداری بشکن و بنشین تماشا کن!

    مهدی فرجی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان