خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۷
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    تا خدا در صف‌ عشاق تو تصویرم کرد
    تیری از غیب نگاه تو زمین گیرم کرد

    آن که میخواست مرا حافظ چشمت بکند
    شوری از چشم تو نوشاند و نمک گیرم کرد

    اوّل آموخت به تو شیوه‌ی چالاکی را
    بعد با وسوسه‌ی یافتنت شیرم کرد

    چون که فهمید من از نطفه‌ی طوفان هستم
    با ژِن عشق تو در بند رَحِم پیرم کرد

    من همان قلعه‌ی صافم که پس از صد ها سال
    طیّ صد ثانیه نیرنگ تو تسخیرم کرد

    تا که بالاتر از آن حد معین نروم
    از نوک قُلّه به این درّه سرازیرم کرد

    آه از این عشق که اوّل پر پروازم داد
    سپس از ترس رسیدن به تو زنجیرم کرد
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان