خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۲۶   ۱۳۹۴/۱۲/۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    نیستی دلگیرم از تکرار این تکرارها
    دردها یکریز می ریزند از این دیوارها

    بارها گفتی به من که: لایق تو نیستم
    تازه فهمیدم چه بوده علت اصرارها

    صبرم از اندازه بیرون زد دلم را زد غمت
    جای گل تا کی بغل گیرم عزیزم خارها

    شب به شب با بوسه بر مهتاب عاشق میشوم
    چنگ دل آواز دوری مینوازد بارها

    آنچنان دل زد به سیم آخر از دست لبت
    تار می بینم ولی از هم گسسته تارها

    دل بریدی ,حکم بازی دست خون میخواستی
    دل ز دستم رفته امشب در پی دلدارها

    آهوانه میدویدم تاکه صیادم شوی
    وای از آن دستی که رو شد همچنان کفتارها

    هرکه دورم گشت زندانی برایم ساخت که
    یادم آمد نقطه ی زیر سر پرگارها

    کوه اگر دلگیر باشد اشک خود را میخورد
    کم اگر آورد بیرون میچکد
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان