خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۴:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    این بار سرمست آمدم تا جام و ساغر بشکنم
    ساقی و مطرب هر دو را من کاسه ی سر بشکنم

    از کف عصا گر بفکنم فرعون را عاجز کنم
    گر تیشه بر دستم فتد بت های آزر بشکنم

    امروز سرمست آمدم تا دیر را ویران کنم
    گرز فریدونی کشم ضحاک را سر بشکنم

    گر کژ به سویم بنگرد گوش فلک را برکنم
    گر طعنه بر حالم زند دندان اختر بشکنم

    چون رو به معراج آورم از هفت کشور بگذرم
    چون پای بر گردون کشم نه چرخ و چنبر بشکنم

    گر محتسب جوید مرا تا در رهی کوبد مرا
    من دست و پایش در زمان با فرق و دندان بشکنم

    من مرغ عالی همتم از آشیانه بر پرم
    تا کرکسان چرخ را هم بال و هم پر بشکنم

    من طائر فرخنده ام در کنج حبس افتاده ام
    باشد مگر که وارهم روزی قفس در بشکنم

    گر شمس تبریزی مرا گوید که هی آهسته شو
    گویم که من دیوانه ام این بشکنم آن بشکنم

    مولانا
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان