خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۳:۲۲   ۱۳۹۴/۱۲/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    باقدمهاي رفته برمي گشت
    از مسیری که رو به آخر بود
    با نگاهی که رج به رج می خواست
    مثل آوار بر سَرَت باشد
    .
    زير لب هي تو را صدا مي زد
    با لباني كه تلخ بوسيدت
    با لباني كه تلخ... مي فهمي!!؟
    بايد اين بارِ آخرت باشد
    .
    مُردي از چشمهاي مخملي اش
    گريه مي كرد پشت روسري اش
    حلقه ات توي دستِ چپ يعني...
    اسم او، اسمِ دخترت باشد
    .
    پویا جمشیدی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان