۲۳:۲۵ ۱۳۹۴/۱۲/۲
زندگی چیست بجز یک لبخند
کز لبان تو فرو می ریزد!
و تمام من را
باتو می آمیزد!
تار و پودش از مهر!
حس و حالش چون قند!
من فدای تو
بخوان شعرم را
خط به خط
بند به بند
مرگ بی خنده ی تو
پی من می آید
جان من باز بخند...
جان من باز بخند و نگذار
که من از حادثه لبریز شوم!
خوب می دانی که
بی تب خنده ی تو
من ازین من خسته م!
جان من باز بخند و نگذار
تاکه با غصه گلاویز شوم!
خنده ات چون باران
بر کویر دل من می بارد
و من از بارش آن
دلشادم