خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۰۲:۰۶   ۱۳۹۴/۱۲/۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    در جان من زیبایی او جا نمی شد
    این تنگ هرگز جای ماهی ها نمی شد

    هر بار می بوسیدمش با گریه می گفت:
    یک روز عاشق می شوم ...اما...نمی شد

    من گم شدم در خاطرات کهنه، ای کاش
    این قاب عکس گم شده پیدا نمی شد

    هر وقت می آمد دلش با دیگری بود
    هر وقت تنها می شدم تنها نمی شد

    آتش گرفت آن شمع و جمعی خیره در من
    پر ...وا...نمی شد...آه...نه...پر...وا...نمی شد!

    بر خاک افتاد اشک من ، آن رود حق داشت
    این قطره دیگر لایق دریا نمی شد...
    .
    #مهدی_مظاهری
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان