خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۳:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آنقَدَر بی تو در این شهر خرابم که نگو
    آنقَدَر دوری تو داده عذابم که نگو

    مثل یک پیچک غمگین شده از رفتن تو
    تا بیایی همه جا در تب و تابم که نگو

    فکر کردی بروی مثل تو آرام شوم
    به خدا کوره ی سوزان و مذابم که نگو

    ناگهان دست به دامان خرافات شدم
    آنقَدَر دلخوش آن وقت جوابم که نگو

    خنده دارست ولی عشق کجا عقل کجاست
    دل پشیمان شده ی درس و کتابم که نگو

    با تو انگار شب و روزِ خدا مال من است
    بی تو آنقدر تهی مثل حبابم که نگو

    دوست دارم همه ی فاصله های کم بشود
    توی آغوش تو آنقدر بخوابم که نگو
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان