۱۳:۵۴ ۱۳۹۴/۱۲/۴
ز تو ای عشق در این دل چه شررها دارم
یادگار از تو چه شبها ، چه سحر ها دارم
با تو ای راهزن دل ، چه سفر ها دارم
گرچه از خود خبرم نیست ، خبرها دارم
تو مرا واله و آشفته و رسوا كردی
تو مراغافل از اندیشه فردا كردی
باز هم گرم از این آتش جانسوز تو ام
سرخوش از آه وغم و درد شب و روز توام
شكوه بیجاست ، مرا كشتی و جانم دادی
آنچه از بخت طمع داشتم ، آنم دادی
كاش دائم دل ما از تو بلرزد ای عشق
آن دلی كز تو نلرزد ، به چه ارزد ای عشق