خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۱۸   ۱۳۹۴/۱۲/۵
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    هر رهی را رفتم این دنیا به پایم خار زد
    دست بی رحمش همه آمال من را دار زد
    سر به روی شانه ی دیوار دادم هر کجا
    رازهای سینه ام را جغد شومش جار زد
    بس که بی همدم سپر کردم تمام عمر را
    سینه ام را عنکبوت بی کسی ها تار زد
    گر چه این دل گوشه عزلت به تاریکی نشست
    بی سبب بر گردن بشکسته اش افسار زد
    هر شبی را من به امیدی سحر کردم ولی
    بهر آزارم دوباره دکمه ی تکرار زد
    هر چه تن دادم به راهی در مسیر سرنوشت
    سنگلاخی کرده راه و بر رهم دیوار زد
    ساختم با زخمهای کهنه ی دنیا ولی
    جای مرهم در دلم از جنس غم، بازار زد
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان