۲۳:۳۰ ۱۳۹۴/۱۲/۶
باز دریا ، بوی باران بوی شرجی ، نای عشق
میروم بر بال رویاهــــــــــــای لیلایی عشق
میشوم مست از نگاه آسمان در عمق شب
میروم تا ناکـــــــــجای بودنت ، تا پای عشق
عشق را تفســــیر دل کردم در این بازار رنگ
من مرید رنگ سرخم رنگ دل ، سودای عشق
عشق یعنی گم شـدن در هر چه بادا بادها
در تلاطم ، غرق امواجی در این دریای عشق
عشق آمد ، دل دچارش شد ، نگاهی بیقرار
مثنوی وزنش شکست و قافیه شیدای عشق
شعر شد همرنگ شب ،شب پر ستاره غرق راز
کمتر از آنم که گویم وصــــــفی از زیبای عشق