خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۳:۳۶   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    غصه ام داغ سرد تنهايی ، وسط چند و چون رفتن بود
    من پر از شك اينكه ميمانی؟، او پر از قيد تلخ اصلن بود

    ناگهان جاده ها بهم خوردند، يك دوراهی و يك جهان ماتم
    عشق ما بيخود اتفاق افتاد، قصه از اولش مبرهن بود

    داشت از عاشقی تهی ميشد، خاطری را كه سخت ميخواهم
    داشت از شهر من سفر ميكرد، او كه تنها بهانه ی من بود

    كور رنگی چه بينوا درديست، جای من هيچكس نمی بايد
    هيچ وقت آخرش نفهميدم، چشمهايش چقدر روشن بود!

    عصر ما عصر مردم آزاری، عصر سگ جمعه های تكراری
    قرن شب های از جنون جاری، عصر ما عصر سرد آهن بود

    او كه ليلا ترين نگاهش را، توی مجنونی ام به من بخشيد
    داشت از دست خالی ام ميرفت، گرچه معنای ناب بودن بود

    #کیانوش_سفری
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان