خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۴/۱۲/۸
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوباره ساعت صفر و غزل غزل باران
    شروع نم زده ی جاده های بی پایان

    دوباره وصل و فراق و قرار عاشقی و
    تمام خاطره هایی که میشود اکران

    مسیر گردش ساعت ،عبور ثانیه ها
    دوباره عمر گرانی که میرود آسان...

    دوباره برزخ تردید ، دوباره جبر و فراق..
    و مانده خیره نگاهی ، بگوشه ی ایوان

    دوباره راه گلو را چه بی سبب بسته
    غمی که چاره ندارد به عالم امکان !

    برای حافظ شیراز حکایتی دارم ..
    رواق منظر چشمم ،زگریه شد ویران

    میان دست نجیبت بیا و حبسم کن
    در این بهشت خیالی چه بهتر از زندان

    قرار عاشقیم را همیشه این ساعت
    به کوک یاد تو ارم، تو ای به از انسان
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان