خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۴/۱۲/۸
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوباره حسرت چشمت در این سرودن هاست
    دوباره سهم من از بودنت نبودن هاست

    نمی رسد به نگاه تو بخت کوتاهم
    نمی رسد به خدایت بگو چرا آهم

    بریده قلب تو از من، ندارمت، دوری
    همیشه ابری و سردی، همیشه مغروری

    بگو ! بگو که کی زده اینگونه سد به دلت
    که دست خسته و سردم نمی رسد به دلت

    بگو چه آمده بر من که گیج و بی خبرم
    چه شد به قول و قرارت؟ چه آمده به سرم؟

    چه شد به عشق غریبه تو باور آوردی؟
    چه بی مقدمه سر از دلش در آوردی

    بگو چه دیدی از عشقش؟ بگو چه اش سر بود؟
    بگو که جلد دلت مثل این کبوتر بود؟

    شبیه حرمت عشقم شکسته بال و پرم
    پس از تو درد دلم را بگو کجا ببرم؟

    پس از تو عین سکوتم، چو مرده ای سردم
    برو که من به نبودِ تو باور آوردم

    برو که از تو گذشتم ! پریدم از بامت
    نمی رسم به تو هرگز، شبیه پیغامت

    هاله جعفری
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان