۱۶:۴۲ ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
خواستم پیله به دورم بتنم ، صبر آمد
خواستم حرف_دلم را بزنم ، صبر آمد
آمدم پشت_درو دست به زنگ آوردم
مهر افتاد به موم_دهنم ، صبر آمد
دل به دریا زدمو باز به بغض افتادم
قصد کردم که ز تو دل بکنم ، صبر آمد
خواستم خنجری از جنس_بلا بارم ، باز
بت شکن باشمو یک بار_دگر ، صبر آمد
خواستم لب به نفیر تو گشایم اما !
گره افتاد به لب وا شدنم ، صبر آمد