خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۰:۰۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۸
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم
    باید چـــه بگویم به پرستار جوانم؟
    باید چه بگویم؟ تو بگو، ها؟ چه بگویم
    وقتی کـــه ندارد خبــــر از درد نهانم؟
    تب کرده ام امــا نه به تعبیر طبیبان
    آن تب که گل انداخته بر گونه جانم
    بیمـــــاری من عامل بیگانـــه ندارد
    عشق تو به هم ریخته اعصاب و روانم
    آخر چه کند با دل من علم پزشکی
    وقتی که به دیدار تو بسته ضربانم؟
    لب بسته ام از هرچه سوال ست و جواب ست
    می ترسم اگـــر بـــــاز شود قفــل دهانـــم-
    این گرگ پرستار به تلبیس دماسنج
    امشب بکشد نام تـــو از زیـر زبانــم!
    می پرسد و خاموشم و می پرسد و خاموش...
    چیزی کــــه عیان ست چه حاجت به بیانم
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان