خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۰۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
    دیدیم کزین جمع پرکنده کسی رفت
    شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
    زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت
    آن طفل که چو پیر ازین قافله درماند
    وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت
    از پیش و پس قافله ی عمر میدنیش
    گه پیشروی پی شد و گه باز پسی رفت
    ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم
    دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت
    رفتی و فراموش شدی از دل دنیا
    چون ناله ی مرغی که ز یاد قفسی رفت
    رفتی و غم آمد به سر جای تو ای داد
    بیدادگری آمد و فریادرسی رفت
    این عمر سبک سایه ی ما بسته به آهی ست
    دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت

    "هوشنگــــ ابتهاج "
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان